اولین هدیه روز معلم
سلام نفسم
سلام غزلم
عزیز مامان دیروز ظهر به محضی که من از اداره رسیدم خونه مامان جون پریدی جلو درو گفتی: مامان دوستام واسه شیرین جون کریستال خریده بودن گفتم مامان جون امروز که روز معلم نیست گفت چرا دوستام هدیه خریده بودن ( من خودم ساعت دوازده با همکارم رضوان پاس گرفتیم و رفتیم بازار و چند تا چیز زیر سر گذاشتیم تا عصری با مامان جون بریم بخریم)
عصر با مامان جون رفتیم واسه شرین جون ی شکلات خوری واسه زری جون و مرضی جون ی شکل قندون واسه مریم جون و بهجت جونم ی شکل دیگه قندون خریدیم و شب اومدیم خونه قربونت برم یهویی شب گفتم بیا روشونو واست بنویس؟ قربون عقلت برم گفتی مامان ی روبانی چیزی یا ی کارتی؟
فدات بشم دیدیم راس میگی ساعت ده شب پاشدم ماشینو برداشتم و با هم رفتیم تموم مغازهایی که باز بودن و پرسیدیم ولی نداشتن بابا نبودن وگرنه هرجوری بود واست پیدا میکردن
خلاصه برگشتیم خونه و من دونه دونه روشونو نوشتم تو یهویی گفتی اٍ پس الهه جون؟!!!!
قربونت برم کلی غصم دادی یادم افتاد که ظهر گفته بودی واسه الهه جونم بخر(الهه دانشجوه و ساعات آزادش رو کمک مربیه)
فدات شم الهی الکی گفتم اون فردا کلاس داره ی شال خوشرنگ واسش میخرم مامان فدات شه قبول کردی
الهی بمیرم آخه ترسیدم آخر شب غصه بخوری
فدات شم به مامان جون سفارش کردم که اونجا بفهمونه که هدیه الهه جون رو شنبه واسش می آریم
قربونت برم این اولین هدیه خریدن شما بابت روز معلم بود
انشاءالله سالها سلامت تحصیل کنی و هدیه بخری
بوس بوس از ته دل